
در سالهای اخیر یعنی از ده سال پیش تا به امروز رشد نمایی را در تولید فناوریهای مختلف بخصوص حوزه فینتکها شاهد هستیم که تحولات بسیاری را در حوزه مراودات مالی در دنیا ایجاد کردهاند که نکته مهم آن شاهد سرعت انتقال این فناوریها به ایران و کاربرد آن در حوزه اقتصادی میباشیم. اما انتقال فناوری و موفقیت در بازار ایران، نیازمند پذیرش و مقبولیت دو جانبه از طرف مردم یا کاربران و نیز نهادهای قانونگذار است. در واقع یک کارآفرین که دارای کسب و کار دیجیتال در حوزه فینتکها میباشد که باید هم دغدغه این موضوع را داشته باشد که محصولی را ارائه کند که جذابیت لازم را برای مخاطب خود داشته باشد هم اینکه نهادهای مختلف چه قوانینی را در ادامه کار برای این حوزه جدیدالورود تصویب نماید.
یکی از مهمترین فناوریهای نوظهور دنیا فناوری بلاکچین است که کاربردهای بسیاری در دنیای تکنولوژی دارد که یکی از آن موارد کریپتوکارنسیها یا رمزارزها است. بلاکچین مهمترین دستاوردی که برای سیستم مالی بخصوص در ایران دارد،امنیت و شفافیت که دو حلقه گمشده در حوزه اقتصادی است را به همراه دارد. اما باید پرسید بلاکچین در کدامیک از اولویتهای سیاستگذاری کشور قرار دارد. به عنوان نمونه شی جین پنگ رئیس جمهور چین پنج سال پیش بلاکچین را وارد برنامه پنج ساله کشور کرده بود و از اهمیت آن در صدر سیاستهای ملی سخن گفت که رمزارز یوآن یکی از نتایج آن بود. این به معنی آن است که چین به عنوان یکی از قطبهای اقتصادی دنیا ارزش و اهمیت بلاکچین را درک کرده است و برای آن سرمایهگذاری مینماید، اما اولویتهای ما برای توسعه هیچگاه موضوع فناوری نبوده است. با این که قیاس دو کشور کمی میتواند ناعادلانه باشد اما با نگاه به کشورهای پیشرفته میتوان پیشرفتهای بزرگ کرد.
اگر بخواهیم اکوسیستم بلاکچین را در ایران بررسی کنیم با وجود ساختار رگولاتوری کشور، پروژههای بلاکچینی پیشرفت چندانی نداشته و فعالان این حوزه راهی به جز سرمایه گذاری در خارج از کشور ندارند. اما چرخ این اکوسیستم بیشتر بر حول صرافیهای رمزارز میچرخد که رشد و بلوغ این بازیگران در سالهای اخیر بر همه واضح و مبرهن است. اما در این حوزه نیز بحث اینترنت ناپایدار ضربات سهمگینی را بر پیکره این اکوسیستم وارد کرده است که موجی از خسارات اقتصادی را برای صاحبان این کسب و کارها به همراه داشته است. در واقع اینترنت پایدار پایه فناوریهای نوظهور آینده است، مانند داشتن پا برای گام برداشتن.
این مطلب نیز قابل ذکر است که رمزارزها نیز مانند بورس و بازار ارز مانند دلار جایی نه برای خلق ارزش و ثروت بلکه مکانی برای تبدیل سرمایه و سوداگری خواهد شد. چرا که وقتی در مورد فناوری مانند بلاکچین صحبت میشود از اهداف بزرگی در جهت خدمت به مردم و تسهیل امور آنان یاد میشود، پس پایین آوردن ارزش آن به مفاهیمی مانند دلالی میتواند نوع آن را از دستی به دیجیتالی تغییر دهد. به همین خاطر است که وقتی از ضرورت تولید و اهمیت شرکتهای دانش بنیان صحبت میشود، نگاه به اهداف والای فناوری میباشد که در جهت توسعه کشور به کار گرفته خواهد شد. اما با این حال نگاه رگولاتور به این موضوع نباید بازدارنده باشد، زیرا حجم قابل توجهی از سرمایه در گردش کشور و نیز نیروی انسانی در حوزه رمز ارزها میباشد که بازدارندگی میتواند سبب واردشدن آسیبهای جدی به اکوسیستم رمزارز در کشور باشد.
به هرحال پارادیم شیفت به سمت تکنولوژیهای نوظهور نیازمند آگاهی رسانی و آموزش در سه لایه کاربر، متخصص و قانون گذار است که هرکدام از آنها نقش تعیین کنندهای در یک اکوسیستم نوآوری دارند. اگر هرکدام از این لایههای نقش خود را به درستی ایفا نکنند شکست فناوری فرا رسیده است. به عنوان مثال نمونه موفق فین تک در ایران را در صنعت پرداخت موبایلی میتوان مشاهده کرد که هر سه لایه تأثیرگذار با ایفای نقش مناسب توانستند صنعت پرداخت را در ایران به شکوفایی برسانند. به نظر میرسد در حوزه بلاکچین در هیچیک از سطوح یاد شده رشد بسیار قابل محسوسی را مشاهده نمیکنیم که این نیازمند معطوف داشتن نگاهی عمیق به این حوزه در اسناد بالادستی برنامههای کلان کشور میباشد که زیرساختهای لازم را جهت بهبود این حوزه فراهم نماید. در پایان جا دارد که از زحمات آقای سورنا ستاری که تلاشهای بسیاری را در حوزه علم و فناوری در کشور انجام داده و پایهگذار بسیاری از موضوعات نوین در این حوزه بودهاند، تشکر و قدردانی شود و امیدواریم مسیری که با همت او در علم و فناوری ایران شروع شده است با سرعت بیشتری پیموده شود.
تنظیم کننده: علی حق بین کارشناس روابط عمومی شرکت فناوری اطلاعات ناواکو